۱۳۸۹ شهریور ۱۱, پنجشنبه

دل نوشته های یک دوستدار این دیار!


یکی از خوانندگان همیشگی وبلاگ اراک ؛ شهر من چند روز قبل مطلبی را برای بلاگر این وبلاگ ارسال کرد.من از وی خواستم تا اگر اجازه می دهد این مطلب را در وبلاگ منتشر کنم که ایشان نیز با کمال میل این اجازه را به بنده دادند. این مطلب بدون هیچ سانسور و ممیزی از سوی بنده منتشر می شود. انتشار این مطلب صرفا جنبه اطلاع رسانی دارد ...
از لحظه ای  که  معنای وطن و سرزمین پدری رو یاد  گرفتم  همیشه  سعی کردم  وطنم  رو بیشتر از همیشه بشناسم  و  تا  جایی که می تونم و خداوند بهم قدرت داده از خاک و وطن پدریم چه در گفتار  و قطعا در  کردار  دفاع کنم  و  تا حد توان حداقل خودم باعث  نامور شدن بیش از پیشش بشم .

دوست عزیزم  و نویسنده محترم  این وبلاگ پر بار و پر ارزش ،  من  اکثرا که چه عرض کنم  باید بگم همیشه  از  مطالب جدیدتون  در اولین فرصت بازدید می کنم . باید بگم به وجودتون  افتخار می کنم که همیشه سعی و تلاشتون این بوده که با نقد و بیان واقعیت های اتفاقات پیرامون شهر ، علاوه بر اطلاع رسانی دقیق و صحیح ،  مردم و همشهریان خوب و عزیزمون رو از مسائل روز آگاه کنید تا شاید روزی برسه تا دیگه در این شهر  کسی از بدی ها و کاستی ها  گله نکنه و  زندگی در اراک براش آرامش رو معنا کنه .شخص بنده بدلیل شرایط شغلی پدر ، در اراک متولد نشدم و تا سالها به همان دلیل از اراک دور بوده و هم اکنون نیز بدلیل شرایط شغلی و  تحقیقاتی خودم هرگز افتخار زندگی در زادگاه والدینم را تجربه نکرده ام  اما به شدت  افتخار می کنم والدین بنده هر دو  اصالتی به معنای واقعی از دیار اراک  دارند .

بله این قسمت از حرفهایم به این دلیل بود که می خوام بگم ، زندگی در  شهر های مختلفی رو تجربه کردم  . باور کنید  در طی این سالها تلاشهای مسئولین و نمایندگان مجلسی و خود مردمان آن دیارها ، برای آبادانی و پیشرفت شهر و وطنشان بیش از پیش دلم را سوزاند .امروز که  تمامی مسئولین و  نمایندگان مجلس و  شوراهای شهری  هر  شهری از ایران را می بینم  که چگونه  برای تصویب  یک طرح ولایحه اساسی  که منفعتش ابتدا برای حوزه کاری خودشان حاصل خواهد شد ،  باز هم درد و غم و اندوه  بیش تر از قبل  قلبم را  به رنج می آورد .متاسفانه درست در همین  هنگام که همه مسئولین شهرها و دیگر استانهای کشور  برای بدست آوردن بودجه ها و امکانات و طرح های مهم و بزرگ در مجلس و دولت با هم مبارزه می کنند ،  شاهد  درگیری ، جنجال و  بزرگ نمایی هایی  در بین مسئولین  استان و  به ویژه  نمایندگان  شهرستانهایمان در استان مرکزی هستیم  .

بارها از وب سایت ها و  وبلاگ هایی که  مدام از آنها بازدید می کنم ، شاهد  نفاق و دو رویی هایی بیشماری از سوی مسئولین  استانی و نمایندگان  بوده و هستم .می خوام راحت حرف بزنم . از روزی که بخاطر دارم و خودمو میشناسم ، نمایندگان و مقامات استانی ما ، فقط حرف زدند و باز هم حرفمی خوام راحت بگم . کدوم یک از طرح ها و لوایحی که نمایندگان محترم ما در مجلس به تصویب رسوندند برای استان  منافعی به همراه داشته ؟می خوام راحت بگم ، مشکل اشتغال در استان و شهری که بخاطر قطب چهارم صنعت  بودنش  مدام سر زبون هاست و حسادت خیلی از  شهروندهای استان های دیگه کشور رو موجب شده به استان مرکزی ،  برای چیه ؟

چرا  در این استان  مشکلات اشتغال اینقدر حاد شده ؟ راستی تا یادم نرفته بگم ، چه قطب چهارم صنعتی ؟؟؟  وقتی همه کارخانه های بزرگ صنعتی این شهر  بدلیل  وجود نیروهای  حسود  و  مدیران  چشم تنگ که از اراک و اراکیها ( به دلیل همان حسادت ) سالهاست که متنفرند ،  مدیران غیر بومی و البته کارگران و کارمندان غیر بومی که در این شهر و استان فرصت های اشتغال را به تصرف خود درآورده و  با چپاول امکانات مالی و رفاهی حاصل از آن  قصد دارند  تا در اسرع وقت با ضربه زدن به اقتصاد آن صنایع  مقدمات ورشکستگی و در مرحله بعد انتقال کارخانه به نقطه دیگر از کشور ( زادگاه فلان مدیر کل و ... )  با هدف شکوفایی  ،  صنایع استان و به ویژه شهرستانهای اراک و ساوه را به این وضع کشانده اند ، دیگر نمی توان گفت که استان ما با صنایعی که فقط نامی از افتخاراتشان در  دولت شاهنشاهی و هشت سال جنگ تحمیلی و بعضا" تا اواسط دهه هشتاد ، باقی مانده است ، قطب چهارم صنعتی ایران باشد .این گفته من نیست . خود قضاوت کنید که : آیا  صنایعی همچون  ( ماشین سازی ، آونگان ، آذراب ، کابل سازی ، واگن پارس ، هپکو ،  آلومرل و حتی ایرالکو و ..... در شهرستان اراک و کارخانه و صنایع بزرگی همچون  لاستیک سازی و ... در ساوه و  رینگ و چرخ خمین و بسیاری دیگر از نمونه های موجود در استان ، همچنان به راحتی نفس می کشند . کارخانه جاتی که روی هم رفته شاید موجبات تامین درآمد بیش از  200 هزار نفر مردم استان را فراهم می کردند هم اکنون با حذف و به تاریخ پیوستن برخی از آنها  به مانند  ( آونگان و .... ) و تعدیل نیرو و  به اصطلاح خصوصی شدن مابقی ، شاید هم اکنون در حدود 20 هزار نفر مردم استان را در درآمد زایی یاری می کنند که قطعا با نگاهی جزئی می توان فهمید به دلیل وجود نیروهای مدیریتی غیر بومی در راس همین تعداد صنایع آسیب دیده ، خیل زیاد کارکنان این صنایع از مردمان سایر استانها ( هم استانیهای مدیر عاملان همان صنایع ) میباشند .

پس قطعا نمی توانیم بگوییم  استان ما به مانند سابق قطب چهارم صنعت کشور است و اینگونه خود و افکار عمومی را گول زده و  دولت و مجلس نیز  با در نظر گرفتن این عنوان پوشالی ، استان ما را استانی برخوردار و غیر محروم دانسته و در نتیجه ما را به همین سبب از سایر امکانات محروم سازند . خود قضاوت کنید : آیا  شهر های اراک ، اصفهان ، تبریز ، شیراز ، تهران و کرج  شهرهای برخوردار  و  شهرهایی همچون  قم ، رشت ، همدان ، ساری و .... محروم و زجر کشیده هستند ؟

آیا  نما و نوع ساخت و سازها و امکانات  و درآمد و  وضع معیشتی و زیبایی شهرهایی همچون اصفهان ، همدان ، رشت و .... با  اراک ما قابل قیاس است ؟ قطعا هر انسانی می تواند بفهمد که اراک ما شاید فقط از ایلام و یاسوج  فقط پیشرفته تر باشد . فقط و فقطخوب حالا با این وضع ، هنوز هم در همه  بلندگوهای کشوری مسئولین بی دانش ما فریاد می زنند که ما غول صنعت و ثروتیم تا دولت نیز به همین دلیل ما را از امکانات ستده اولیه که حقمان محروم و آن را به شهرها و استانهای دیگر بدهد .جالب است بدانین مسئولین استان اصفهان که قطعا همگی می دانیم که به واقع  استانی پر از امکانات و غول صنعت و رتبه اول درآمدی و رفاهی کشور بعد از تهران می باشد هیچ گاه نمی گویند ما  قدرت صنعت در کشور هستیم و همیشه خود را نیازمند جلوه داده تا بیش از پیش از امکانات موجود نصیبشان شود .من تمام این حرف ها را زدم با اینکه از گفتنشان زجر کشیدم . این حرف ها محرومیت و  یتیم بودن شهر و دیارمان را نشان می دهد . 

ما جزء معدود استانهایی هستیم که هیچ گاه روی استانداران توانمند اراکی را در استانمان ندیده ایم . در  استانداری که همه نیروهای بلند رتبه یا از  سرزمین فارس  یا از کرمان و یا از لرستان هستند . مقامات بلند پایه نظامی ما  اغلب از استانهای شمالی هستند . بسیاری از مدیر کل های استان از اهالی سایر استانها هستند از جمله مدیران کل راه و ترابری و .... ، مدیرانی از شهرستانهای کوچکی مثل کاشان . جالب است که که تا چند رده پایین تر در ادارات کل مثل معاونین مدیر کل هم از استانهای دیگر هستند .تقریبا" اغلب مدیران و رئوسای  صنایع عظیم ما مثل پلایشگاه ، پتروشیمی و نیروگاه ها از برادران اصفهانی و بالاخص شهرستان نجف آباد اصفهان هستند . مدیران کارخانه هایی مثل ایرالکو هم که معلوم است . و جالب تر اینکه هر مدیری در مجموعه مدیریتی خود تا حدد ممکن از همشهریان خود را به مجموعه خود منتقل کرده است تا جایی که هم اکنون بیش از  نیمی از  شاغلین صنعتی ما و  در حدود 40 درصد از کارمندان ما از شهرهای  لرستان ، کاشان ، شهرهای شمالی و همدان و کرمانشاه و البته اصفهانیهایی که خود اجازه حضور هیچ نیروی غیر بومی را در سرزمین خود نمی دهند ،  در اختیار غیر بومی ها است .اینها باز هم مشکل نیست .

مشکل اینجاست که این نیرو های  غیر بومی که  به واقع به تمام کمال از امکانات این دیار استفاده برده اند ، به راحتی مردمان استان ما را بی فرهنگ و .. خطاب می کنند و آرزو می کنن که زود تر با دستی پر استان ما را ترک کنند . خدایا  آخر چرا ؟ یعنی اراک  زیبای ما از  ملایر ، بروجرد و کاشان  هم  پست تر شده است ؟ ما پشت  کوهی  هستیم  یا آنها ؟و اما با همه این توصیفات  نمایندگان  عزیزمان در مجلس که بعد از خدای بزرگ  تنها امید مان  برای دفاع از حقوق استانمان  در کشور هستند و نمایندگان و وکلای مردمانی که با هزاران امید به آنها رای داده اند تا  مشکلات اشتغال و  زندگیشان حل شود ، بجای پیگیری مشکلاتی که ذکر نمودند ، در مجلس و بیرون مجلس  نه تنها با هم متحد نیستد بلکه با هم شاخ و شانه کشیده و برای یکدیگر پاپوش درست کرده و خود را به اموری بسیار ساده انگارانه مشغول ساخته اند .نماینده محترم شازند ، بجای حل مشکل مردم منطقه خود ، برای چاپلوسی تمام عمر نمایندگی خود را ابتدا به صورت نمایش برای حمایت از مردم غزه گذاشت تا بتواند جای پای خود را محکم نماید . او در این مدت با  رسانه ای کردن طرح سفر خود و 3 نماینده دیگر به غزه ، فقط خواست ثابت کند که او نیز وجود دارد .

بگذریم از گند هایی که در تغییر نام بچه گانه پتروشیمی و پالایشگاه و ... توسط این مردک انجام شد .جناب آقای رجائی هم  بجای دفاع از مردم شهرستانهای اراک ، خنداب و کمیجان ،  از حقوق برنج کاران شمالی دفاع کرد و ....جناب آقای لطفی هم که دانشگاه علو صنعت را صنعتی کرد . البته ........نماینده ساوه نیز که  فقط دلش با دوستان قمی خود بوده و هست و  بحث واگرایی استانی .و ...بنده خدا ها باقی نمایندگان استان نیز به همین ترتیبپس چه کسی می خواهد اخر به داد مردم این دیار برسد ؟خدایا خودت بگو ؟ایا اینها همه ظلم نیست .

امشب شب قدر است . از صاحب این شب می خواهم اگر کسی در حق مردم زجر کشیده این بلاد مرکزی ف تا کنون ظلمی مرتکب شده و می شود ، در همین دنیا  زمین گیری را نصیبش کند و به داد همه مظلومان جهان برسد . اینها همه حرف های دلم بود . خواستم بگم تا اول آروم شم . حالا از شما دوست خوبم یه خواهش دارم .من و شما و قطعا افراد دیگری هم در این شهر و همه کشور و حتی دنیا وجود دارند که اراکی هستند و دلشان فقط آبادی و سربلندی اراک و اراکی را در دیار خود می خواهند .آیا موافقید در کنار هم جمع شده و انجمن و گروهی را تشکیل داده و فکر ها و امکانات خود را جمع کنیم تا به مقابله با مشکلات بشتابیم .به نظر من دیگر حرف زدن کافی است . ما همه مشکلات را می دانیم . باید همگی دست به دست هم دهیم و گروه سیاسی و البته قانونی را تشکیل داده و به مانند یک انجمن محکم و قانونی درآیمم و با هم فکری و با اصول با دشمنان شهرمان مقابله کنیم . با آرامش ، فکر و منطق و البته تحت فرمان قانون مدنی کشور عزیزمان ایرانخواهش می کنم روی پیشنهاد من فکر کنید و نظر خودتون رو بهم بدید .

با  بیان مشکلات توسط این مسئولین مطمئن باشید هیچ مشکلی حل نمیشه .  تا کی باید بگذاریم کسانی که نه مدرک تحصیلی کامل و نه سواد علمی و سیاسی و اقتصادی کامل و نه دلسوز شهرمان هستند برایمان تصمیم بگیریند . خواستن توانستن است دوست خوبم .دلم می خواهد حال که دستم را به سویت دراز کرده ام ، به عنوان  هموطنی از سرزمین پدری ، دستم را گرفته و فریاد بزنی : یا علیعلی (ع) امشب از پیش ما خواهد رفت . خدایا با رفتن علی بود که عدالتش برای همیشه از میان رفت . ما می خواهیم آنرا باز پس گیریم .قطعا تشکیل یک انجمن با حضور من ، تو و همشهریان عزیزم ، راه های عملی و علمی و صحیح را در آینده برایمان رقم خواهد زدم .یا علی . 

خدانگهدار 

هیچ نظری موجود نیست: