بابک سرانی آذر
هفته نامه «هفته»*: تیم فوتبال صنعت نفت تهران، چندی پیش در قالب یک هدیه بسیار ارزشمند به این استان و بخصوص به مردم شهر اراک تقدیم و به نوعی پیشکش شد.
به عنوان نویسنده نسبتا با سابقه فوتبال خارجی در ایران وقتی چنین وضعیتی را با نوع مشابهش در اسپانیا یا انگلیس مقایسه میکنم به سرگیجه عجیب و غیرقابلدرمانی دچار میشوم.
وقتی در اسپانیا یا انگلیس هر تیمی نماد شهرش به حساب می آید و به نوعی بیانگر تاریخ آن منطقه محسوب میشود، چطور ممکن است مردم یک شهر یا استانی از کشورمان حاضر شوند تاریخ یا نمادی از خارج از منطقه آنها به آنان هدیه شود.
نام نفت با فوتبال نه چندان با سابقه ایران گره خورده و تصور نویسنده جوان این گزارش خبری بر این است که نمیشود این نام به تاریخ گره خورده را به این راحتی به مالکان بیخبر از ماجرا هدیه داد.
در هر حال چند وقت پیش بود که روزنامهها نوشتند: در جلسه استانی هیئت دولت كه در اراك به ریاست محمود احمدینژاد برگزار شد، انتقال تیم فوتبال نفت تهران به استان مركزی به تصویب رسید. نفت تهران اولین سال حضور خود را در لیگ برتر تجربه میكند و در پایان نیمفصل اول با 18 امتیاز در رده دوازدهم جدول ردهبندی حضور داشت. سرمربیگری این تیم بر عهده حسین فركی است.
استان مركزی در لیگ برتر نمایندهای ندارد اما در دسته اول تیم همیاری اراك از این استان حاضر است.
پس از انتشار این خبر در رسانههای داخلی و خارجی حرف و حدیثها بالا گرفت و در این میان آنچه که بیش از همه موارد به چشم میخورد ماجرای دخالت دولت در ورزش بود که فوتبال ما کم از این مسئله زخم نخورده است.
مسئله مهم بعدی جرأت پرداختن به این امر بود چرا که وقتی لطف کسی به منزله دخالت تلقیشود قطعا باعث برانگیختهشدن طرف مقابل خواهدشد و همین اتفاق در برنامه پربیننده 90 از شبکه 3 سیمای ایران رخ داد.
عادل فردوسی پور که تلاش میکرد ثابت کند ورزش، ورزش است و هیچ لباسی به جز خود ورزش به درد آن نمیخورد، ناگهان از سوی نماینده مردم در مجلس به ارتکاب جرمهایی متهمشد که سنگینی آن به راحتی از صفحه تلویزیون به خانهها منتقل میشد.
در چنین شرایطی پرداختن به موضوع دخالت دولت در فوتبال چیزی است مثل دخالت در امنیت ملی و از این دست موارد!
در همین زمان بود که مدیر كل تربیت بدنی استان مركزی در مصاحبه ای با ایرنا حجت را بر همه تمام کرد و گفت: مردم به ویژه جوانان مشتاقانه منتظر انتقال باشگاه صنعت نفت تهران به اراك هستند.
خسرو قمری افزود: در استان مركزی و شهرستان اراك زیر ساختهای حضور این باشگاه به واسطه برخورداری از هتل پنج ستاره ، ورزشگاه 15 هزار نفری امام خمینی، زمین چمن های مناسب برای تمرین و سیل مشتاقان هوادار آماده پذیرایی از باشگاه صنعت نقت تهران است.استان مركزی هیچ گاه در تركیب كادر فنی ، هیئت مدیره و بازیكنان قصد دخل و تصرف ندارد و تنها می خواهد این باشگاه و تیم را بیش از پیش حمایت كند. سرمربی، مربی، كادر فنی، بازیكنان و هیئت مدیره و مدیر عامل باشگاه صنعت نفت تهران برای مردم و مسئولان استان مركزی قابل احترام هستند و برای این زحمتهای زیادی داشته اند كه فراموش شدنی نیست. با آمدن این باشگاه و تیم فوتبال لیگ برتری آن به اراك، بیش از 20 هزار نفر تماشاچی و هوادار در مسابقات و بازیها حضور خواهند داشت كه این مهم نقطه قوتی برای فوتبال استان و تیم باشگاه صنعت نفت تهران خواهد بود.
با این حرفها دیگر تکلیف همه روشن بود تا اینکه خود نفتیها واکنش نشان دادند.
پس از پایان دیدار تیمهای نفت تهران و ملوان انزلی از هفته هجدهم مسابقات لیگ برتر كه با تساوی بدون گل به پایان رسید مسئولان، مربیان و بازیكنان تیم نفت تهران از تصمیمی كه در مورد این تیم برای واگذاری به استان مركزی گرفته شده ناراحت بوده و در این مورد به خبرنگاران رسانههای گروهی اعتراض كردند.
آنها معتقد بودند این تصمیم بدون كارشناسی اعمال شده و نباید نفت تهران كه از قدمتی 60 ساله برخوردار است به استان مركزی منتقل شود. آنها انتقال نفت به استان مركزی را به ضرر نفت دانسته و معتقد بودند این تصمیم میتواند حتی به سقوط تیم تهرانی منجر شود.
حسین فرکی نیز آب پاکی را روی دست مقامات ریخت و گفت: «پرداختن به این موضوع را به مسئولان باشگاه واگذار كردم و تمركزم روی عملكرد تیم است. پیش آمدن این موضوع در شرایط فعلی، متاسفانه شرایط روحی و تمركز تیم را بر هم زده است. مسئولان و مدیران مخالف هستند و باید منتظر باشیم تا ببینیم در ادامه چه پیش میآید. در حال حاضر در فصل جاری به سر میبریم و باید تا پایان آن صبر كنیم».
حرفهای ناصر فریادشیران اما تندتر از سایرین بود و گفت: «به عنوان پیشكسوت ورزش نفت كه در حال حاضر مربی این تیم هستم و همچنین كسی كه سالها برای این تیم بازی كردهام و همراه با نفت روزهای خوب و بد زیادی را دیدهام، اعتراض شدیدی به این موضوع دارم. حاضریم پول جمع كنیم تا همیاری اراك به لیگ برتر صعود كند».
به راستی آیا درست است که مردم یک شهر تیمی را تشویق کنند که بازیکنانش هیچ احساسی به آن منطقه ندارند و برایشان مهم نیست که مردمش چه فرهنگ یا تاریخی داشته باشند؟ آیا فوتبال آنقدر در ایران حرفه ای شده که تنها تابلوی نتایج آن برای مردم کافی است؟
*این هفته نامه نشریه ی برخی از ایرانیان مقیم کاناداست و در آنجا منتشر می شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر