به تازگی وب سایت شورای شهر اراک (+) اقدام به انتشار برنامه هایی برای ارائه به جلسه هئیت دولت که قرار است در آینده ای نزدیک در اراک برگزار شود کرده است. اما این برنامه ها از نظر برخی وبلاگ نویسان و اصحاب رسانه در اراک آنقدر آرمان گرایانه است که موجب واکنش آنها شده است .یکی از آنها همین مطلب زیر از وبلاگ «عکسام» است که در آن می خوانیم :
هی بخودم نهیب می زنم که آقاجان سرت بکارخودت مشغول باشه ... بتمرگ سرعکاسی ات ... مثل همین چند پست قبلی ... بقول معروف دل بیار و سر بکار ... اما نمی گذارند ... واقعا امان نمی دهند .
هی من کوتاه میآم اینها بلندش می کنن . اما حقیقتا وقتی جمعی ، گروهی خودشان با ایده ها و تفکرات بچه گانه و آرزو های دست نیافتنی کودکانه شان به خودشان تیر خلاص می زنند و آنهم چه تیر خلاص مکتوبی ! من چه کاره هستم ؟ ... وقتی خودشان در مقابل افکار عمومی ستر عورت می کنند نباید به حالشان خندید ؟ نباید اندیشه های خنده دار کودکانه شان خندید ؟ نباید به چکیده افکار منتخبین مردم شهر اراک قهقه زد ؟ نباید گریست به حال فرهنگ و هنر شهری که روزی روزگاری سرآمد فرهنگ و هنر این مرز و بوم بوده است ؟
اصلا به من چه مربوطه که در مهد کودک شورای شهر اراک چه می گذرد ؟ یا شاید تمدید دوساله مدت زمان حضور در شورا در ظرفیت روحی و توان فکری این عزیزان ثروت پرست تاثیر منفی یا ناخوشایندی گذاشته باشد که نیاز به تعمییرات اساسی در ذهن و فکر و روحیات خود دارند . تعمییراتی که تا ثروتهای فراوان پاک نشوند از ذهن ها پاک نمی شوند . چه شده است نمی دانم ؟ ... اما گزارش شده که ثروت زیاد نیز باعث افزایش احتمال ابتلا به آلزایمر و برخی سندرم های ناشناخته بیماری های فکری و روحی می گردد .
امان از تعهد وافر ... اما ن از اخلاص بی فرجام ... امان از تعهد به وافور ... امان .
کلهم راعا و کلهم مسئولون عین الرعیه ... خدا را شکر که همه عزیزان با تقوی الهی و در پیشگاه پروردگارشان سربلند و با افتخارند . خدا را سپاس با این منتخبین نیک اندیش .
پنجره چوبی با قدمت دویست و بیست سال در مجموعه بازار اراک در حال نابودی کامل
قبل از خواندن خزعبلات سطور پایانی و روئیت تصویر مکتوبی از فکاهیات تراوش شده از ذهن معلول عده ای دخمل و پسمل پیش دبستانی شاغل در شورای به اصطلاح شهر اراک و اظهار شادمانی مضاعف در سال مضاعف ها به دلیل فقدان مشاور فرهنگی و هنری در بین این کودکان ناز نازی که فقط و فقط پول و تراول را می شناسند و لاغیر توجه شما خواننده گرامی را فقط به این نکته جلب می کنم که :
شهر فرهنگی ، صنعتی اراک دارای دو سالن سینمای متروک و در حال زوال است به نامهای سینما قصر طلایی واقع در مرکز شهر و سینما شهر صنعتی . سینما قصر طلایی که در روزگاران گذشته نه چندان دور عنوان بزرگترین سال سینمای کشور را در خود داشته و همواره برای همه اراکی های اصیل یادآور گذشته های خوب و پاک و حس نوستالوژیک زیبا و قوی است ، سالیان سال است که علی رغم سالم بودن و درست بودن و در دسترس بودن به یک انباری بزرگ و متروکه با هزار صندلی منظم بدل گشته است . سینمای غول پیکری که به راحتی در قسمت سالن انتظار آن می توان نمایشگاه عکس و یا نمایشگاهی برای سایر رشته های هنر های تجسمی ایجاد نمود و بسیار بهتر و زیبا تر از سینمای آزادی تهران از فضا و امکانات موجود در آن بهره جست . آیا نمی توان با اندکی بهسازی و صرف هزینه جزیی و فقط با مدیریت خوب و شایسته سالار فرهنگی از این دارایی سخت افزاری زیبا بهره لازم فرهنگی و هنری برد ؟
یادمانی از روزهای جنگ تحمیلی که همه اعزام ها از زیر این یادمان بود این فرزانگان فرهنگی هیچ عنایتی به مقوله شهر اراک در روزهای دفاع مقدس ندارند و فقط یادمانها را ویران می کنند ...
سینما شهر صنعتی که محل زایش و فرآوری توله سگ ها و توله گربه ها بر روی مخمل نرم صندلی هایی است که روزی روزگاری بهترین و هنری ترین و ماندگارترین فیلم های دهه طلایی سینمای ایران را روی آن صندلی ها می دیدیم ... آیا واقعا" نمی توان از این بضاعت سخت افزاری آماده فضایی مناسب و در خور شان برای کار بچه های تئاتر فراهم آورد ؟
تا کی باید تنها تفریح خانواده ها فقط رفتن به شهر بازی باشد ؟ تا چه هنگام باید شاهد تفریح ! آنهم در پست ترین و پایین ترین نوع تفریح در محیطی سرشار از بی فرهنگی بود ؟
آیا نمی توان با بهسازی سالن سینما قصر طلایی این سالن سینما را فقط و فقط به بچه های موسیقی اختصاص داد و همه شهروندان بدانند که همواره در این سالن در مرکز شهر امکان بهره مندی از آثار فاخر موسیقی وجود دارد و یا هر شهروند اراکی بداند که در تمام ایام سال همواره در سالن سینما شهر صنعتی اجرای تئاتر بصورت مستمر وجود دارد .
اوج تکریم سردار بزرگ شهید در کوچه ای که به نام وی نامگذاری شده است
نخبه گان فرهنگی شورای شهر در امور اولیه و عادی خود مانده اند ...
عزیزان نا عزیز شورای شهر بازسازی کاخ کرملین پیش کش خودتان و حسابهای مالی بادآورده تان ... کمی و فقط کمی به فکر جوانان هنرمند و غیور و بیکار شهر مان باشیم . هنرمندان محترمی که همواره دغدغه معیشت دارند و میلیون ها کیلومتر با رخداد های ذهنی شما فاصله دارند .
ساخت بنا های افسانه ای و فضایی سند باد را در رویاهاو عقده های بازگشایی نشده و آکبند کودکانه خودتان باقی بگذارید و واقعیات را در هر سن و سالی که هستید در راهپیمایی یومیه سه راه ارامنه تا با غ ملی و اول ملک تا ته ملک جوانان برومند اراک که همگی فاقد امکانات فرهنگی حقیقی هستند جستجو کنید . کمی شرم کنید از این طرح های بچه گانه و بخود بیایید .
بازسازی مجسمه های بسیار بزرگ ! از شعرای نامی کشور پیشکش خودتان ، دار و دسته تان و افکار مالی بلند مدت و حساب شده تان بیایید تابلو های زشت و وقیح نازیبای شهری را یکپارچه کنید .
خیلی از مرحله شناخت و آگاهی فرهنگی پرتاب هستید ... شاید کمی بیش از چند میلیارد سال نوری ...
یکی از نقاط اوج شاهکارهای فرهنگی با نظارت شورای شهر اراک
مومنین بی ایمان شورای شهر ساخت برج بادی و گردان آلمانی و هلندی واجب تر است یا حمایت از هنرمندی که برای چاپ کتاب عکسش یا برای تسهیل در انجام فعالیت فرهنگی اش به شما رجوع می کند؟
دوستان نا رفیق شورای نا محترم شهر بازسازی و ساخت مجسمه آزادی آمریکا ( بلند بگو مرگ بر آمریکا) و برج های چینی و تایلندی واجب تر است یا نجات فرسودگی و ویرانی مجموعه زیبای بازار ؟
البته که جواب ساده است ... لابد چون در بازار حجره ندارید هیچگاه برایتان مهم نیست و نخواهد بود .
بگم؟ ... بگم؟ ... بازم بگم ؟ ...
شاه بیت طناز پیشنهادات ... ساخت سی و سه پل اصفهان در کنار دریاچه مصنوعی ... به به چه شود؟
احداث کره زمین در میان یکی از میادین بزرگ شهر و نور پردازی آن ...
جالبه ... خیلی جالبه که این فرهنگیان بی فرهنگ حتی احداث خانه هنرمندان در شهر اراک را هم ندیدند و محفلی برای هنرمندان هیچ رسوخی در ذهن کوچک ثروت پرستشان نکرده است .
چرا که اینان را با فرهنگ و هنر رابطه ای نیست و برای ایشان در فرهنگ و هنر ثروتی نهفته نیست .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر