«با اینترنت»: دیشب ساعت حدود ۲۱ و ۴۰ دقیقه صحبتهای شیرین آقای احمدی‌نژاد در تلویزیون آغاز شد و طی آن اعلام کرد که از فردا ۴ چیز آزاد میشود: سوخت – برق – گاز و نان.
از خوشحالی خوابم نمیبرد. از طرفی شنیدم که ۵۰ لیتر بنزین داده اند!
چراغ بنزین ماشینم روشن شده بود و از آنطرف بیخوابی. گفتم برم بیرون؛ هم ببینم خودپرداز چه میگوید، و هم وضعیت بنزین را چک کنم. خودپرداز قبل از ساعت ۲۴ موجودی را صفر گزارش میکرد که بعد از ساعت ۲۴ آزاد شد! چون آقای رییس جمهور گفتند بگذارید آخر ماه قبضها بیاید بعد برای یارانه تصمیم بگیرید؛ من فقط کمی پول برداشتم برای بنزین که احیانا کم نیارم. چراغهای بانکها روشن بود و تعدادی پرسنل نیز در آنها.
میدان شهدای اراک در قرق ماشینهای پلیس بود. به پمپ بنزین رفتم. آنجا نیز در کنترل مامورین انتظامی و در امنیت کامل بود. کارت سوخت را وارد دستگاه کردم. نوشت: سهمیه دو ۶۰ لیتر.
ذوق زده شدم. گفتم آخ جون، به جای ۵۰ لیتر برایمان ۶۰ لیتر شارژ کرده‌اند!
اما نگاهی به قیمتش کردم. نوشته بود: لیتری ۴۰۰ تومان! گفتم نکند آن ۵۰ لیتری که صحبتش در اخبار بود را نریخته‌اند. کارتم را درآوردم که برگردم. از متصدی پمپ بنزین سوال کردم: «سهمیه دو» یعنی چی؟ گفت: این ۶۰ لیتر را میزنی لیتری ۴۰۰ تومان؛ بعدش میشود لیتری ۷۰۰ تومان.
کمی بنزین زدم و یواشکی به خانه برگشتم تا اهل خانه را که در خواب ناز بودند و داشتند برای سرمایه «یارانه» در خواب نقشه میکشیدند، بیدار نکنم!
شب بر شما نیز خوش. شاد و پیروز و سربلند باشید
در فرصت آتی، بخشی از «محاسبات عددی» را منتشر خواهم کرد. من مهندسم و این درس را پاس کرده ام!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر