هديه انصاري
سقف چهار سوق بازار تاریخی اراک |
هنر و معماري عصر قاجاريه اگرچه در بطن دوره سوم تاريخ هنر و معماري ايران كه دوره ضعف و ركود است، قرار ميگيرد؛ ليكن به لحاظ معماري و انواع آن يك دوره افتخارآميز به شمار ميرود. خلق شاهكارهاي معماري به لحاظ زيبايي و اصول معماري از جمله بازارها، مساجد و كاخها مويد اين امر است. بازارها به عنوان مهمترين نماد و نهاد اقتصادي ـ اجتماعي شهرهاي ايران يكي از جلوهگاههاي بينظير معماري ايران و در طول تاريخ آن محسوب ميشوند.
در اين ميان بازارهاي ساخته شده در عصر قاجار و از همه مهمتر بازار اراك به عنوان يكي از شاهكارهاي معماري اين دوره جايگاه ويژهاي در تاريخ هنر و معماري و حتي تاريخ اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي ايران دارد. طرح و نقشه منحصر به فرد، تزئينات و كاشيكاريهاي زيبا، برخورداري از اجزا و اركان يك بازار از قبيل راسته، سرا و...، ملحقات معماري ممتاز و فاخر از جمله كاروانسرا، مسجد و... ويژگيها و مشخصات منحصر به فرد اين اثر فاخر عصر قاجار است. جالب اينجاست كه بخشي از هويت نه شهر اراك امروز و نه سلطانآباد ديروز، بلكه عراق عجم ديروز و استان مركزي امروز معطوف به اين بناي بينظير است. نوشتار حاضر درصدد است درخصوص اين معماري ممتاز عصر قاجار تاريخ، كاركردها و اهميت آن، طرح و نقشه، الگو گرفتهها و الگو دادهها، اجزا و مصالح ساخت، تزئينات و... و از درون متون تاريخي و نوشتههاي بازمانده از ايران اين دوره، آن را به بحث و بررسي بگذارد. بيترديد يافتههاي پژوهش ميتواند زواياي جديدي از معماري ارزشمند عصر قاجار را روي محققان، پژوهشگران و علاقهمندان تاريخ هنر و معماري ايران بگشايد و خود تاييد ديگري بر شكوه و عظمت معماري اين دوره از تاريخ ايران باشد.
در سادهترين تعريف، بازار عبارت است از مكاني كه خريدار و فروشنده با يكديگر برخورد ميكنند يا محل برخورد و تماس عرضه و تقاضا را بازار ميگويند. بازار نيز در هر گذر، دسترسي به اماكن مسكوني را امكانپذير كرده و داراي امكاناتي نظير آبانبار و سقاخانه است. بازار اراك داراي يك محور شمالي ـ جنوبي به طول 850 متر و يك محور شرقي ـ غربي به طول 600 متر و عرض 5 متر بود كه در حال حاضر قسمتي از بازارهاي شرقي و غربي تخريب شدهاند. اين بازار به 4 دروازه اصلي شهر به صورت مستقيم مرتبط ميشده است. در هر گذر از بازار 50 مغازه است كه عرض هر مغازه به 4 متر ميرسد. همچنين در طراحي بازار 20 سراچه و تيمچه در نظر گرفته شده كه تواما علاوه بر نقش اقتصادي، داراي نقش اجتماعي نيز بودهاند. اصناف بازار، مسگرها، كفاشها، سراجها، پشمفروشها، فرشفروشها و خواربارفروشها بودند كه به صورت دستهبندي استقرار يافتند. بازار محل اجتماع، محل داد و ستد، كانون شورشها و اعتصابها، سياستمداريها، محل پخش اطلاعات، مراوده، آشنايي و گاهي اوقات نقش مكاني امنيتي را نيز ايفا ميكرده است. در جشنها، بازار را چراغاني، آينهبندي و آذينبندي ميكردند. بازار اراك داراي 2 محور شمالي ـ جنوبي به طول 850 متر است كه به طور كاملا مستقيم در مركز شهر قديمي سلطان آباد واقع شده كه سقف بازار از طرف جنوب تا يكصد متر (يكگذر) 2 طبقه بوده و ارتفاع سقف آن 8 متر است. ولي در سالهاي گذشته به علت بيتوجهي مسوولان قسمتي از سقف ابتداي آن فرو ريخته و سردر زيباي آن زمان ساختمان بانك ملي شعبه بازار از بين رفتهاست. اين بخش با سنگنوشته و تاريخ بناي آن علاوه بر شكوه و زيبايي، سند انكارناپذير بنا و ماده تاريخ آن بود. بازار يكي از فضاهاي شهري مهم بوده است كه در بيشتر شهرها در گذشته به طور معمول از مهمترين دروازه شروع ميشده و تا ميان شهر يا تا دروازه ديگر امتداد پيدا ميكرده است. غالبا بيرون شهر و در محوطهاي كنار دروازه، بازاري موقت شكل ميگرفت كه براي خريد و فروش كالاهاي ارزان قيمت و چارپايان بود. درخصوص شكلگيري بازار، بازارها معمولا از يك يا چند دروازه مهم ارتباطي شهر حداقل تا مركز شهر و پيرامون مسجد جامع يا ميدان شهر و در مواردي پس از عبور از مركز شهر تا دروازه ديگر شهر امتداد مييافتهاند. اغلب بازارهاي شهري داراي شكلي خطي و ممتد هستند. بخشي از بازارها به صورت طراحي شده ساخته ميشوند، اما حتي اقدامات مزبور مانع رشد و توسعه بازار در مراحل بعدي نميشده است. بر طول قامت كشيده و بلند بازار 2 بازوي عمودي از شرق به غرب در محل تلاقي چهار سوق با سقف و گنبد مرتفع بناي چهار راهي بازار را كامل ميكند؛ صليبي كه روزگاري بر دوش مسيح براي بشارت مردمان و هدايت آنان مژده حيات جاودان ميداد.
الف: طرح و نقشه بازار
مجموعه بازار اراك هنگام تاسيس شهر اراك (سلطان آباد) در اوايل قرن 13 هجري به امر سپهدار، والي شهر براساس طرحي از پيش انديشيده احداث شدهاست و برخلاف بازارهاي ديگر، مسيرهاي آن نه آزاد و منحني بلكه مستقيم و هندسي است. راسته بازار با گذرهاي متعددي كه آن را قطع ميكند، ستون فقرات بافت شطرنجي شهر را ميسازد.
نگاهي خردمندانه به تركيب بناي بازار گوياي اين واقعيت پنهان است كه اين مجموعه به چند منظور در قالب يك شهر جديد پديدار ميشود تا پاسخگوي نيازهاي اوليه مردم اين منطقه باشد. نخستين انگيزه بناي شهر را اگر در مساله نظامي و تامين امنيت حوزه استحفاظي فرض كنيم براي اسكان سپاه دوازده هزار نفري سپهدار قاجاريه بود.
ب: اجزاي بازار
از جمله عناصري كه جزو نياز بازار بوده شامل قهوهخانه و شربتخانه و چايخانه است كه اغلب آنها از بين رفتهاند. خوراكپزخانه، محلي براي غذا، مساجد كوچك، حمام و... چون كسبه بازار مومن و مسلمانترين مردم شهر بودهاند در تمام قسمتهاي بازار اين عناصر قرار داشتهاند. اما عناصر مختلف بازار عبارتند از: 1ـ راسته (اصليترين عنصر بازار) 2ـ رسته 3ـ دالان 4ـ سراياخان 5 ـ خانبار (محل انبار كالا) 6 ـ تيم يا تيمچه 7 ـ قيصريه 8 ـ دكان 9 ـ چهار سوق.
ج: كاركرد بازار
اهل بازار نخست به آموزش، كتاب، تجارت و بيع و شراع ميپرداختند و پس از آگاهي به مسائل تجارت به امر تجارت مشغول شدند.
وضع اقتصادي يا جنبه بازرگاني اين شهر و تشكيلات مربوط به آن با ساخت و كار بازار سر پوشيده و بزرگي كه در جاي خود به شرح كوتاهي درباره آن خواهيم پرداخت از اهميت بالايي برخوردار بوده و است. در بنا و تشريفات بازار، حرفهها نوعا تقسيم شده و هر پيشهوري به پيشهوران مخصوص و محل مربوط به آن تعلق دارد مثل بازار كفاشها، آجيلفروشها، بزازها، مسگرها و.... بازرگان و سوداگر ايراني بايد در جايي مقام داشته باشد كه خريدار بتواند به آساني كالاي او را با آنچه ديگران عرضه ميدارند، مقايسه كند و وضع استثنايي و انحصاري آن باعث فريب و گمراهي نشود. گردآوري كالاهاي مشابه در دكانهاي نزديك به هم در يك بازار با تيم و سراي مشخص معلول همين نظام خاص پيشهوري و سوداگري ايراني است. بافت اقتصادي شهر را بازار به وجود ميآورد. مهمترين خصوصيت مركزي شهر اسلامي، نقش ساماندهي بازار در امور اقتصادي و مالي شهر است. اين نهاد با خريد و فروش و توليد و پيشهوري گسترده به صورت مركز رهبري امور اقتصادي و مالي شهر در آمدهاست و اين اعتبار حتي به عنوان جايگاه محوري سياست و مذهب نيز محسوب ميشود. بازار محله مركزي معاملات شهرهاي بزرگ امروز است؛ اما حتي امروزه دارايي و نفوذ مالي آن در معرض ديد قرار نميگيرد. ميان بخشهاي مختلف اقتصادي و مالي بازار و نوع ساختار بنا و معماري آن بتدريج و با گذشت زمان هماهنگي معقولي برقرار شدهاست. نقش اجتماعي و اقتصادي بازار به طور كلي براي سامان دادن مركز تجارت يك شهر يا ناحيه در نظر گرفته شده است. وجود چنين جايگاه با عظمتي از 200 سال پيش در چنين شهر نو بنياد و باشكوهي موجب جلب مشتريهاي فراواني از شهرها و روستاهاي اطراف شد و به اين وسيله جاذبه مهمي شد براي جلب و جذب خريداران، فروشندگان و افرادي كه ميخواستند به كار تجارت بپردازند يا كالاهاي خود را به پول يا كالاي ديگري تبديل كنند. وجود بازار وسيع و گستردهاي مانند بازار اراك از سازوكارهاي مورد نياز بناهاي تجاري مانند انبار و محل نگهداري و تخليه كالا و مركز فروش و سراها و تيمچههاي مخصوص آن برخوردار بود و از اين جهت ميتوانست پاسخگوي امور تجاري باشد و مبادلات كالا را براي خريداران و فروشندگان به آساني فراهم سازد. از اين رو اين محل به تنهايي ميتوانست عامل بسيار مفيد و سازندهاي براي جلب خريداران و فروشندگان داخلي و خارجي باشد. چنانكه مشاهده ميشود پس از گذشت زماني نهچندان دور بازار اراك جايگاه خود را در تجارت و بازرگاني در سطح ايران و جهان باز ميكند و در صدور كالاهايي چون خشكبار، صنايعدستي مخصوصا فرشهاي دستباف نقش خود را پيدا ميكند.
د : آموزشي(علمي و فرهنگي)
گويند سالهاي نخستين افتتاح شهر سلطانآباد( اراك ) رسم چنين بودهاست كه بامدادان اهل بازار پيش از آنكه دكانهاي خود را بگشايند و قبل از آنكه وارد بازار شوند، ابتدا به مدرسه سپهداري ميرفتند و پس از آموختن آداب و رسوم تجارت به محل كسب و كار خود ميآمدند. مكانهاي آموزشي، حوزه علميه و مدارس به عنوان بناهايي محسوب ميشوند كه كنار بافت اصلي بازار ديده ميشوند كه از لحاظ موقعيت مكاني يا در بافت اصلي بازار مثلا در گذر اصلي و چهارسو قرار گرفته مثل بازار اراك و مدرسه سپهدار در محل چهارسو يا در گذرهاي فرعي و خارج از بافت بازار مثل مدرسه طوطي در گذرهاي فرعي بازار اراك و حوزه علميه در خيابان محسني و كنار بازار تاير، تعداد مدارس و حوزههاي علميه به قدري زياد است كه باعث رونق شهر و بازار شده و نيز باعث تغيير عرضه نوع خاص كالا در بازار ميشود.
هـ : كاركردمذهبي
بازار و مسجد كنار ساير عناصر از اساسيترين اجزاي يك شهر بوده و هستند. بازار و مسجد در شهرهاي اسلامي چنان با يكديگر آميخته شدهاند كه گاهي نميتوان يك بازار بدون مسجد را بازاري واقعي محسوب كرد و بازاريان با اين عامل در كنار به جاآوردن فرضيه نماز، روحيه اجتماعي خود را حفظ كرده و كنار نماز اوضاع سياسي ـ اجتماعي و اقتصادي روز را هم مورد بررسي و بحث قرار ميدهند. اطلاع از اوضاع اجتماعي و سياسي هم از مهمترين وظايف نمازگزاران در محيط بازار است كه نهايتا منجربه كمك به قشر كم درآمد، اتحاد و همكاري در برپايي برخي مراسم و واكنش به اوضاع سياسي و اعمال دولت مركزي و... ميشود.
حتي نوع كالاي فروختهشده بخش خاصي از بازار تحت تاثير مسجد واقع ميشود (مهر، سجاده، گلاب، عقيق انگشتري و تسبيح). بازاريان پس از گشودن درهاي مغازه و تجارتخانه به خواندن قرآن و دعا ميپرداختند و پس از آن به خريد و فروش مشغول ميشدند. مراسم سوگواري سيدالشهدا(ع) در سراچهها و تيمچهها و بر حسب نوع برگزاركنندگان آن (گروههاي صنفي مجاور) برپا ميشده است.
و : كاركرد سياسي
با توجه به كاركرد سياسي بازار ، در بسياري مقاطع زماني به عنوان يك وزنه تعادل در مقابل حكومت نقشي ارزنده داشته و به دنبال تعارضات در مقابل حكومت وقت توسط علما و روحانيون و بازاريان سبب شد كه جبهه متحدي بين روحانيون و بازاريان ايجاد شده و روز به روز مستحكمتر شود و با تعطيليهاي پيدرپي نقشي فرعي و تكميلكننده در وقايع تاريخي بازار داشته باشند. بدين ترتيب نميتوان بازار را فقط يك مكان تجاري محض و تكبعدي دانست، بلكه بايد آن را پيكرهاي مركب از مسائل اقتصادي، سياسي، اجتماعي و مذهبي دانست.
نتيجهگيري
بازارها چه در دوره اسلامي و چه قبل از ظهور اسلام در ايران، بخش اساسي و بافت مركزي و اصلي شهر را تشكيل ميدادهاند. بازارها علاوه بر اينكه محل خريد و فروش كالاهاي مورد نياز عموم مردم بودهاند، در حقيقت كارگاههاي توليدي كشور هم به شمار ميرفتهاند. در مجموعه بازار، مسجد، بارانداز، كاروانسرا، آب انبار، سقاخانه، حمام و.... از جمله اماكني بودهاند كه اجزاي بازار را تشكيل ميدادهاند. درآمد موقوفات و اجاره حجرهها و مغازههاي وقفي، صرف امور اقتصادي مساجد ميشد و از جنبه سياسي و اقتصادي، بازار مركز تصميمگيريهاي مهم و همچنين محل امداد و كمك به درماندگان بوده است. آب و هواي حاكم بر شهر بهترين نوع هنر و معماري و مصالح را در ساخت بازار فراهم ساخته است. مصالح غالب به كار رفته در ساخت بازار آجر با ملات گچ و آهك و خاك رس بوده است و براي استحكام بيشتر از تيرهاي چوبي استفاده ميكردهاند و همه اين عوامل مجموعه تاريخي بازار اراك را كه نمونه ارزشمندي از شهرسازي اوايل قرن 13 است، مقدر ساخته است. عمده حجرهها در راستههاي بازار قرار دارند. در مركز هر گنبد نورگيري تعبيه شده است كه كار هواكش را انجام ميدهد و كارگاههاي توليدي، باراندازها، انبارها و بازارچههاي اختصاصي در سراها هستند. در طرفين بازار به فواصل حدود 50 متر از يكديگر سراهايي ساخته شدهاند كه به فروش كالا و ارائه خدمات ميپرداختند از جمله ميتوان به سراي كاشاني و سراي گلشن اشاره كرد.مجموعه بازار اراك در تاريخ 10/8/1355 به شماره 1285 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است.
منابع:
1ـ پيرنيا، محمدكريم، معماريان، غلامحسين، آشنايي با معماري اسلامي ايران، موسسه فرهنگي سروش دانش، شماره انتشارات 7362. 2ـ حسيني، رضا، هنر ومعماري ايران و جهان. 3ـ سربندي، علي، اراك از ژرفاي تاريخ، نشر ذهنآويز. 4ـ كياني، محمديوسف، معماري ايران دوره اسلامي فهرست بناهاي مجموعه بازار اراك قدمت قاجاريه، ثبت تاريخي 1285/3 . 5 ـ مخلص، محمدعلي، سلطانزاده، حسين، ولفرام كلايس، مهين، عليرضا، ورش، مارتين چارلز، فضاهاي معماري و شهري در نگارگري ايراني، جلد دو، تاريخ نشر 1368. 6ـ احمدي، محمدمهدي (مدير مسوول)، فاضلي، نعمتالله (سردبير)، انجمن علمي، فرهنگي و هنري استان مركزي، مجله راه دانش، شماره مسلسل4. 7ـ اصلاحي، ليلا، پاياننامه كارشناسي ارشد جغرافيا و برنامهريزي شهري پويايي بافت قديم شهر اراك با تاكيد بر بافت تاريخي بازار اراك، 79ـ 78. 8ـ گنجنامه فرهنگ آثار معماري اسلامي ايران، ميراث فرهنگي استان مركزي، دفتر نهم، بناهاي بازار، پخش آمل. 9ـ مصاحب، غلامحسين، دانشنامه جهان اسلام، جلد 2، 1360.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر