۱۳۸۹ مرداد ۲۴, یکشنبه

همایش ایرانیان خارج از کشور؛ یک شوی تبلیغاتی!

همشهری: یکی از شرکت‌کنندگان همایش ایرانیان خارج از کشور گفته: «با حضور گسترده افرادی ناشناس در همایش مواجه شدیم که کارشان فقط کف زدن بود.»

یک پزشک ایرانی مقیم آلمان با انتقاد از اینکه در همایش ایرانیان خارج از کشور، فرصت هم‌اندیشی میان ایرانیان خارج از کشور با محافل علمی و مراکز دانشگاهی به یک برنامه تبلیغاتی هدفمند تبدیل شد، نوشته: «با حضور گسترده افرادی ناشناس در صندلی‌های محل برگزاری همایش مواجه شدیم که کارشان فقط تشویق و کف زدن بود.»

او در نامه‌ای نوشته: «با آن که در فرودگاه 5 ساعت به بهانه تصویربرداری از گذرنامه برای صدور کارت همایش معطل شدیم، کارتی به ما داده‌شد که هیچ عکسی بر روی آن نصب نشده بود و بعدها با حضور گسترده افراد ناشناس در همایش، علت عدم صدور کارت عکسدار را متوجه شدیم.»

او با بیان این‌که «بسیاری از مشوقین برنامه که به نام مدعوین خارج از کشور حضور داشتند در هیچ یک از سه هتل محل استقرار دیده نشدند» یادآور شده: «جالب است بدانید فردی که ماهرانه و مانند یک بازیگری که بارها نقش خود را تمرین کرده در مقابل یکی از سخنرانان زانو زد نیز از جمله همین افراد بود.»

به نوشته‌ی این شهروند ایرانی، سخنرانی احمدی‌نژاد در این همایش پیش بینی نشده‌بود و تمامی شرکت‌کنندگان واقعی که از خارج از کشور دعوت شده بودند یک‌باره با حضور او شوکه شدند و برخی ناراحت شده و سالن جلسه را ترک کردند که در تصاویر پخش‌ شده نیز این موضوع  کاملا مشهود است.

در بخش دیگری از نامه آمده: «وجه مشترک تعداد قابل توجهی از کارکنان نهاد ریاست جمهوری، سوالات آنها درباره نحوه تحصیل در خارج از کشور و چگونگی بورسیه شدن بود.»

این پزشک ایرانی مقیم آلمان در بخش دیگری از نامه به بوسیدن پرچم ایران توسط مشایی اشاره کرده و گفته: «فردی به محض پایان سخنرانی وی، پرچم را جلو آورد و رئیس دفتر رئیس جمهور در حالتی نمایشی آن را بوسید و نوازش کرد.»

به نوشته او، پس از سخنرانی مشائی یکی از پروفسورهای معروف ایرانی مقیم آلمان از او پرسید: « آیا با خود فکر کرده‌اید که منابع خبری این 5 میلیون ایرانی خارج کشور، آن 10- 15 میلیون ایرانی داخل کشورند که با آنها نسبت دارند و اطلاعات واقعی خود را از آنها دریافت می‌کنند.»

نویسنده در بخش پایانی نامه با نقل ماجرای جنجالی حضور هوشنگ امیر احمدی نوشته: «در هتل از او به شوخی پرسیدم از اوباما خبری آورده‌اید؟ فورا و قاطع پاسخ داد خیر .پرسیدم از این‌طرف قرار است پیامی ببرید؟ پاسخش با لبخند یک “ببینیم” کشدار بود.»

۲ نظر:

صاحب الزماني گفت...

با دو مطلب جديد و فراخوان مسابقه عكاسي به روزم .
شاداب و موفق باشيد .

Unknown گفت...

سلام، یارانه‌ها که یاری نمیکنند، بنزین و گاز قیمتش سر به آسمان گذاشته، خارجیها هم که تحریممون کردند، با دنیا در افتادیم بخاطر نیروی هسته‌ای، نون هم که چند برابر شده، مردممون هم که هر روز دارند بخاطر بنزین قلابی سرطان شش میگیرند ، دنیا هم با ما در افتاده ، هر وقت هم که حرف می‌زنیم میگویند این همه بدبختیها در راه و برای اسلام است. اسلامی هم که رشد میکنه هر روز، سنّی است نه مال ما شیعه ها.‌ای امام کجایی که روز قضاوت نزدیک است. خودت رحم کن بر ما.