۱۳۸۹ دی ۱۷, جمعه

مصرف بی رویه آرد و نان در ایران؟!


آمار فائو از مصرف گندم و برنج در جهان
اگر به آمار دولت در این ماههای قبل و همزمان با اجرای طرح «هدفمند کردن یارانه‏ها» نظری افکنده شود، همه جا صحبت از مصرف بی رویه و خارج از استاندارد مردم در ایران و لزوم اصلاح این الگوهای غلط مصرف و خصوصا اصلاح آن از طریق افزایش قیمت و حذف یارانه‏ هاست. البته در این که وجود حجم زیادی از یارانه باعث جهت‏ دهدی غلط به مصرف و افزایش توام با ضایعات  میشود، شکی نیست. اما باید دید آمار و ارقام ارائه ‏شده در این زمینه تا چه حد به واقعیت نزدیک است و تا چه حد تلاش شده است تا تصویری درست و مطابق با واقع از آن به مردم ارائه گردد. چراکه  در اجرای یک طرح بزرگ اقتصادی، آنچه مهم است و میتواند رمز شکست یا موفقیت یک طرح اقتصادی آن هم در مقیاس وسیع باشد صداقت کارگزان دولت و شفافیت در بیان علتهای واقعی اجرای طرح به مردم است، تا بتوان به همراهی آنان اتکا داشت.

متاسفانه طرح هدفمندی یارانه ها در شرایطی اجرا شده است که اهداف اقتصادی آن و منابع تامین مالی آن مبهم است. علاوه بر این نگاهی به آمار دولت در مورد میزان مصرف و الگوهای مصرف در ایران و مقایسه آن با آمار جهانی نشان از آن دارد که این آمار غیر واقعی است. در آمار ارائه شده چنان وانمود میشود که الگوهای مصرف در ایران برای اقلام شامل یارانه تفاوتی فاحش با «استانداردهای جهانی» داشته و مردم ایران مردمی مصرف‏گرا، اسراف‏کار و بدور از صرفه جویی هستند که نعمات خدادادی را شکرگزار نیستند.

اما برای آنکه درستی این آمار و صحت تصویری که این آمار از مصرف نان در ایران ارائه می‏دهد سنجیده شود کافیست به آمار معتبرترین مرجع جهانی در این مورد یعنی «سازمان جهانی خواروبار و كشاورزی FAO» مراجعه شود.

آخرین آمار این سازمان که در آن مصرف اقلام عمده غذایی در جهان در سالهای 2005 تا 2010 مورد بررسی قرار گرفته است در این آدرس اینترنتی [+] قابل دسترس عموم است.

در صفحه 65 از این گزارش آمار مربوط به میزان مصرف سرانه گندم در جهان ذکر شده است.براساس این آمار ایران با مصرف سرانه 165 کیلوگرم در سال در مقایسه با متوسط جهانی 67 کیلوگرم در سال مصرفی بالاتر دارد. همچنین مشخص است که میزان این مصرف بیش از برخی کشورهای اروپایی و بالاتر از متوسط مصرف گندم در اروپا (112کیلوگرم/سال) است. همچنین، در این جدول میزان مصرف ایران در رده ششم قرار دارد. این آمار محدود به تنها 36 کشور جهان است و رتبه 6 ایران در بین 36 کشور جهان است و نه در کل بیش از 190 کشور.

برای اینکه تصور بهتر در ذهن داشته باشیم به آمار کمی قدیمی‏تر (1993-1995) سازمان فائو باید مراجعه کرد که در آن رتبه ایران در بین 84 کشور جهان 18 است. اما نکته مهم در این آمار آنست که مبنای مقایسه آمار ایران با کشورهای اروپایی چیست؟ آیا الگوی غذایی ایران مشابه این کشورهاست؟ و آیا انگونه که وانمود شده است باید رابطه ‏ای مستقیم بین ثروت و مصرف گندم وجود داشته باشد؟

با نگاهی به همین جدول مشخص می گردد که 5 کشوری که مصرفی بالاتر از ایران دارند (تانزانیا، الجزیره، ترکیه، مغرب و مصر) و دو کشور همتراز عراق و قزاقستان همگی کشورهایی فقیر و یا نچندان غنی افریقایی و آسیایی (عمدتا در خاورمیانه و شمال آفریقا) هستند. در واقع مقایسه سایر آمارها نشان می‏دهد که بالا بودن مصرف گندم در ایران و برخی دیگر از کشورها نه به علت مصرف بی‏رویه و اسراف‏گونه بلکه به دلیل الگوی غذایی مردمان آن کشور بوده و اصطلاحاً قوت غالب مردم این کشورها را نان نشکیل میدهد. (در  مقایسه این آمار با سایر مراجع باید توجه داشت که این آمار مربوط به مصرف گندم به عنوان غذای انسانی ست و میزان مصرف برای خوراک دام در آن لحاظ نشده است. بعنوان مثال با لحاظ کردن مصرف برای خوراک دام، استرالیا با بیش از 300کیلوگرم/سال بالاترین مصرف سرانه را دارد).

در جدول دیگری که به نقل از همان منبع آورده شده است میزان مصرف سرانه برنج در جهان آمده است. همچنانکه دیده میشود مصرف سرانه برنج در ایران در حدود 33کیلوگرم/سال و حدودا 44% کمتر از متوسط جهانی  56.8کیلوگرم/سال است.

البته مقایسه این دو جدول نشان میدهد که در کشورهای آسیای شرقی مصرف‏کنندگان عمده برنج و کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا مصرف‏کننده عمده گندم هستند.  برای فهم آمار اندک مصرف گندم و برنج در اروپا باید آمار مصرف گوشت در این قاره را ملاحظه نمود[همانجا صفحه 81]. در حالی که متوسط مصرف سرانه گوشت در ایران 35کیلوگرم/سال و 23% کمتر از  متوسط جهانی 45کیلوگرم/سال است؛ مصرف سرانه گوشت در اروپا بالاتر از 110کیلوگرم/سال یعنی بیش از سه برابر ایران است. و این البته  چیزی‏ ست که در آمارهای داخلی که مصرف گندم در ایران را دو یا سه برابر برخی کشورهای اروپایی اعلام می‏کنند، از اعلامش به مردم خودداری کرده اند!

برای  درک بهتر از عادات غذایی ایرانیان و مقایسه آن با جهان و اروپا (که مورد توجه دولتیان است) نگاهی نیز به میزان مصرف لبنیات و فراورده‏های لبنی می ‏اندازیم. در حالی که متوسط مصرف سرانه ایرانیان تنها اندکی کمتر از متوسط جهانی و برابر 110کیلوگرم/سال است این میزان برای اروپاییان 410کیلوگرم/سال یعنی چهار برابر مصرف ایرانیان است و یا به عبارتی یک ایرانی در سال یک چهارم اروپاییان لبنیات مصرف می‏کند (توجه شود که آمار مربوط به اروپا تفکیک شده نیست و این آمار کشورهای کم‏درآمد اروپای شرقی را نیز در بردارد).

اما هیچ یک از این آمارها نشانگر مناسبی از میزان مصرف مواد غذایی مردم ایران و جایگاه آن در جهان نیست. چرا که بیش از آنکه نشان دهنده  این موضوع باشد، بیانگر عادات غذایی است. به همین دلیل بهتر است از معیار کالری مصرفی سرانه در روز استفاده شود. بر این اساس ایرانیان با مصرف 3084کیلوکالری/روز در رتبه  38 بین 177 کشور جهان و رتبه 13 بین 19 کشور خاورمیانه قرار دارند.

هیچ نظری موجود نیست: