۱۳۸۹ بهمن ۱۵, جمعه

اعراب به دنبال انقلاب اسلامی نیستند/صادق زیباکلام


عکس : رویترز
زیباکلام: خواست آنها نه حکومت اسلامی است، نه بر قراری شریعت است، نه مرگ بر آمریکا می‌گویند، نه پرچم آمریکا و انگلیس را آتش زده‌اند، نه آدمک اوباما را آتش زده‌اند و نه هیچ یک از دیگر از آثار و علایمی را نشان می‌دهند که که ما در ایران علاقه داریم نشان دهیم.

«فرارو»: اتفاقات اخیر در جهان عرب تحلیل‌ های فراوانی را در داخل ایران دامن زده است. در حالیکه برخی از کارشناسان معتقدند که که حرکت اعتراضی در کشورهای عربی ملهم و متاثر از انقلاب اسلامی ایران است، صادق زیباکلام می‌گوید اعراب به دنبال برپا ساختن نظامی مانند ایران نیستند. با این حال وی منکر شباهت‌های کلی میان اعتراضات اعراب با انقلاب اسلامی ایران نیست.

نحوه پوشش رسانه‌های دولتی در ایران از تحولات مصر و تونس به جای انعکاس حقایق این جنبش‌ها، سعی در القا این باور دارند که این جنبش‌ها اسلامگرا هستند و خواهان برقراری یک نظام اسلامی شبیه به آنچه که درایران به وجود آمده، هستند.

بعد دیگر القای رسانه‌های دولتی در ایران آن است که حرکت‌های جهان عرب بالاخص در مصر ملهم و متاثر از انقلاب اسلامی در سال 57 است. بعد سوم القای رسانه‌های دولتی در ایران آن است که غرب و آمریکایی‌ها مخفیانه دارند به حسنی مبارک کمک می‌کنند تا جلوی سقوط وی را بگیرند.

در این وسط بالطبع اگر جمله‌ای، حرفی و سخنی از سوی برخی رهبران غربی یا آمریکایی ابراز شود که در جهت روایت دولتی در ایران قرار بگیرد، آن اظهار نظر بلافاصله در رادیو و تلویزیون دولتی ما تابلو می‌شود. از جمله ابراز نگرانی نخست وزیر اسرائیل از تحولات مصر و اینکه ممکن است در آن کشور یک نظام اسلامی مشابه ایران بر سر کار آید.

بعد دیگر نگاه دولتی در ایران به تحولات مصر و جهان عرب احساس نوعی موفقیت و پیروزی برای موضع گیری‌های حکومتی در ایران است. به بیان دیگر به گونه‌ای تحولات جهان عرب را تفسیر و تبیین و گزارش می‌کنند که حکایت از آن می‌کند که مواضع، دیدگاه‌ها و برخوردهای ما کاملا درست بوده و دلیل اثبات درستی مواضع و دیدگاه‌های ما اتفاقاتی است که در جلوی چشمان ما امروزه جهان عرب را به لرزه در آورده.

آیا به راستی این چنین است؟ آیا ذات جنبش‌های عربی، اسلامگریانه و هدف آنها ایجاد یک نظام سیاسی مثل نظام سیاسی حاکم بر ایران است؟ آیا آن گونه که رسانه‌های دولتی در ایران می‌خواهند القا کنند، جنبش‌های جهان عرب ضد غربی، ضد آمریکایی و اسلامگرا بوده و یا آنگونه که رسانه‌های دولتی ما القا می‌کنند، هدف غایی‌شان ایجاد یک نظام اسلامی ضد غربی است؟

پاسخ به بسیاری از این پرسش‌ها منفی است یا دست کم ارتباطی با روایت دولتی ما از این تحولات ندارد. این درست است که بسیاری و اکثریت قریب به اتفاق کسانی ‌که در خیابان‌های قاهره، اسکندریه و سوئز تظاهرات می‌کنند مسلمان هستند، این درست است که هزاران نفر از معترضین در میدان تحریر قاهره نماز برپا می‌کنند، این درست است که خیلی از زنان محجبه هستند و محاسن خیلی از مردان حکایت از دینداری آنان می‌کند، اما آیا این‌ها به معنای آن است که پس آنان به دنبال ایجاد یک نظام اسلامی آن هم مثل ایران در مصر یا تونس هستند؟ آیا این به معنای آن است که پس آنان ضد غرب و ضد آمریکایی هستند و می‌خواهند رژیمی که در کشورشان بر سرکار می‌آید مثل جمهوری اسلامی ایران، ضد غرب و ضد آمریکا باشد؟ پاسخ قطعا منفی است.

ممکن است همه امیال و آرزوهای برخی در ایران در آینده تحقق پیدا کند و در مصر، یمن، یا تونس چنین رژیم‌هایی روزی به قدرت برسند. اما محور مبارزات و خواسته‌های اعراب در حال حاضر هیچ کدام اینها که برخی می‌گویند و سعی در القا آنها دارند، نیست.

خواسته اصلی و بنیادی مردم مصر و تونس آزادی است، خواست اصلی مردم در مصر مخالفت و جمع شدن بساط استبداد، دیکتاتوری و اختناق حاکم بر این کشور است. به بیان دیگر خواست آن زنان و دختران در قاهره، مردان مسلمانی که در خیابان‌های تونس یا اسکندریه یا میدان تحریر با محاسن و پر شور در تظاهرات علیه حسنی مبارک شرکت دارند، در حال حاضر و فعلا نه حکومت اسلامی است، نه بر قراری شریعت است، نه مرگ بر آمریکا می‌گویند، نه پرچم آمریکا و انگلیس را آتش زده‌اند، نه آدمک اوباما را آتش زده‌اند و نه هیچ یک از دیگر از آثار و علایمی را نشان می‌دهند که که ما در ایران خیلی علاقه داریم نشان دهیم.

البته این طبیعی است که اگر در مصر یا تونس رژیم‌های مردمی به قدرت برسند آن روابط و کیا و بیای صمیمانه‌ای که میان حسنی مبارک و تل آویو برقرار بوده، دیگر برقرار نخواهد بود. بنابراین اسرائیلی‌ها کاملا حق دارند نگران تحولات مصر باشند چرا که هر گرایش و جریانی که جایگزین حسنی مبارک شود، اسلامی یا سکولار، آن دوران خوش گذشته با مصر تغیییر خواهد یافت.

البته از یک جهت کلی شباهت کاملی میان انقلاب اسلامی ایران در 32 سال پیش و آنچه که امروز در جهان عرب دارد اتفاق می‌افتد، وجود دارد. انقلاب اسلامی ایران هم بنیادا حرکتی بود علیه استبداد، علیه خفقان، علیه دیکتاتوری؛ انقلاب اسلامی ایران در 32 سال پیش همچون جنبش‌های مردمی امروز جهان عرب خواهان حاکمیت قانون، انتخابات آزاد، آزادی مطبوعات، آزادی احزاب و تشکل‌ها سیاسی، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی اندیشه و این دست از مطالبات بود.

بعد دیگر شباهت میان جنبش‌های امروزی جهان عرب با انقلاب اسلامی ایران در 32 سال پیش در مشارکت مردمی آن است. خیابا‌ن‌های قاهره، اسکندریه و سوئز در مصر امروزه یادآور خیابان‌های تهران، شیراز، اصفهان، تبریز و کرمان در 32 سال پیش است که مردم از پیر و جوان، تحصیل کرده و عامی، شهری و روستایی، روشنفکر و عامی، زنان محجبه و زنان غیر محجبه، اسلامگریان، ملی گرایان و چپ گرایان همگی علیه استبداد و دیکتاتوری حاکم بر ایران به حرکت در آمده بودند. جالب است که در تمامی دوران انقلاب ایران هم، نه پرچم آمریکا به آتش کشیده شد، نه به سفارت آن کشور حمله‌ای صورت گرفت، نه هیچ یک از ده‌ها هزار آمریکایی که در تهران، اصفهان یا شیراز بودند، مورد کوچکترین تعرض قرار گرفتند و نه اساسا فکر و فلسفه مبارزه با غرب در جریان انقلاب ایران مطرح بود. همچنانکه امروزه در مصر و تونس هم به عینه شاهد هیچ یک از این اعمال و حرکات نیستیم؛ علی رغم تلاش رسانه‌های دولتی ایران در القا باوری در جهت خلاف همه این‌ها.

هیچ نظری موجود نیست: