۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه

بند «پ» در شهرداری اراک!


در ایران اگر کسی عبارت «بند پ» را بشنود بی درنگ به یاد پارتی بازی و آشنا بازی و راه افتادن کار بدون نوبت در ادارات و سازمانها می افتد ولی این بند در بسیاری زمینه ها کارایی دارد!.

دیروز که مشغول برفروبی پشت بام خانه یمان بودم حضور خودروی شهرداری اراک که بسته های نمک حمل می کرد توجهم را جلب کرد. این خودرو تا وسط کوچه ی ما آمد و توقف کرد. با خودم گفتم حتما آمده تا بین اهالی کوچه نمک مخلوط با شن توزیع کند.

همینطور که در حال تماشای خودروی شهرداری بودم راننده و یکی از کارکنان شهرداری از خودرو پیاده شده و در خانه ای را زدند. هر کدام دو بسته برداشته و به کسی که از خانه بیرون آمده بود دادند. باز دو بسته دیگر برداشته و به آن شخص دادند. آنقدر این کار ادامه پیدا کرد که جز چند بسته نمک چیزی از محموله خودرو نماند و پدر من و همسایه یمان که برای گرفتن بسته ای نمک به سراغ آنها رفتند به زور توانستند یک بسته به دست آورند!.

با پرس و جویی که از همسایه ها کردیم مشخص شد صاحب خانه مذکور با شخصی که همراه راننده خودروی شهرداری بود نسبت خانوادگی دارد و به همین خاطر بیش از نیمی از بسته های نمکی که شهرداری برای توزیع بین مردم شهر به وی سپرده بود را به قوم و خویش خود داد!.

در سرزمین گل و بلبل ما، برای گرفتن نمک از شهرداری نیز باید پارتی داشت!!!.

هیچ نظری موجود نیست: